دلتاس دلتاس .

دلتاس

سكولاريزم - ادله عمده ديدگاه سكولاريزم و پاسخ آنها از طرف دانشمندان اسلامي

نظريه دين حداكثري: درآمدي بر قلمرو گستره دين از نظر استاد مطهري

برخي از انديشه‌وران مسلمان، با ذكر علل و عوامل پيدايي سكولاريسم در اروپاي مسيحي و برشمردن وجوه و اختلاف اسلام و مسيحيت و تفاوت عملكرد دولت ديني‏در اسلام با مسيحيت چنين فتوا مي‌دهند كه زمينة بروز و ظهور سكولاريسم در دنياي اسلام وجود ندارد و خطر سكولاريسم، جامعة مسلمانان را تهديد نمي‏كند و اين پديدة ‏اجتماعي مختص به جغرافياي فكري و فرهنگي خاصّ خويش است و قابل تعميم به ديگر نقاط نيست؛ بنابراين، ‏دعوت به تشكيل دولت ديني اسلامي به معناي بازگشت به مفهوم قرون وسطايي حكومت ديني و در نتيجه، ‏زمينه‏سازي براي پيدايي سكولاريسم نيست؛ زيرا در اسلام، نهاد واسطه‏اي ميان انسان و خدا وجود ندارد كه مانند كليسا خواهان اقتدار بر كلّيه شؤون دنيايي باشد؛ افزون بر اين‌كه در شريعت اسلامي، دين و دولت به‌ گونه‏اي با هم درآميخته‏اند كه نه راه فهم شريعت را به روي همگان مي‏بندد (بي‏واسطه هر كس مي‏تواند به دين معرفت يابد) و نه با دانش و عقل آدمي سرستيز دارد؛ پس سكولاريسم به معنايي كه در غرب به وقوع پيوست، در جامعة اسلامي زمينه‏ ندارد (واعظي، 1378: ص52).

وي در كتاب نظام حقوق زن در اسلام، پس از ذكر اين مطلب كه‏ متفكّران اسلام عقيده دارند در دين اسلام، راز و رمزي وجود دارد كه به اين دين خاصيت انطباق با ترقّيات زمان بخشيده است، عقيده دارد كه اين ‏دين، با پيشرفت‌هاي زمان و توسعة فرهنگ و تغييرات حاصله از توسعه هماهنگ است (مطهري، 1379: 118؛ رك‏: 1380: ص33 ـ 52)، به علت و راز اين‌كه دين مقدّس اسلام، با قوانين ثابت ولا يتغيّري كه دارد با توسعة تمدّن و فرهنگ سازگار، و با صور متغيّر زندگي قابل انطباق است و چند عامل را توضيح مي‏دهد كه از جملة آن‌ها «توجّه اسلام به روح و معنا و بي‏تفاوتي آن به قالب و شكل» و«وضع قانون ثابت براي احتياج ثابت و قانون متغير براي احتياج متغيّر» است؛ بنابراين، اسلام داراي دو جنبة ثابت و متغيّر است كه جهت ثابت آن مربوط به عناصر ثابت مانند ضروريات دين‏ مثل نماز و روزه است و جهت متغيّر آن، به عناصر و احكام متغيّر ارتباط دارد كه احكام جزئي و حكومتي از مصاديق آن ‏هستند.

 

صفحه شخصي رحيم پور ازغدي

اسلام، مناسبات‌ برده‌داري‌ را با آن‌ وضعي‌ كه‌ در خارج‌ از قلمروي‌ اسلام‌ جاري‌ بود، حمايت‌ نكرد بلكه‌ آن را اصلاح كرد و به عنوان‌ يك‌ واقعيت‌ حقوقي‌ در سراسر جامعه‌ي‌ بشري‌ (كه‌ در آن‌ روزگار و تا قرن‌ها بعد هم در شرق‌ و غرب‌ عالم‌ جريان‌ داشت‌ و هنوز هم‌ در همان‌ شكل‌ يا به‌ اشكال‌ جديد و مدرن‌ جريان‌ دارد)، در ازاي آن، وضع‌ گرفت‌ و به عنوان‌ يك‌ واقعيت‌ مهم‌ حقوقي‌ در سطح‌ بشريت، با آن‌ برخورد مناسب‌ حقوقي‌ كرد و عدالت‌ و رحمت‌ را بر مناسبات‌ موجود و حاكم‌ برده‌داري‌ مسلط‌ فرمود و اساسا «عتق‌ عبيد» و آزادسازي‌ بردگان‌ و رعايت‌ حقوق‌ «عبيد و اماء»، باب‌ افتخارآميزي‌ بود كه‌ به نفع‌ بردگان‌ و اسيران‌ در فقه‌ اسلام‌ گشوده‌ شد و برخي‌ از انواع‌ برده‌داري‌ را اساسا اسلام‌ بر انداخت‌ و اقسام‌ متعددي‌ از برده‌گيري‌ و برده‌داري‌ را اكيدا و به طور كلي‌ منع‌ فرمود و فقه‌ بردگان، تماما در جهت‌ احقاق‌ حقوق، اصلاح، مجازات، تربيت‌ و امداد مادي‌ و معنوي‌ به‌ آنان‌ بود و حتي‌ برده‌گيري‌ جنگي‌ كه‌ شامل‌ اسراي‌ كفار و محاربين‌ مي‌گشت، مطلقا‌ باعث‌ ظلم‌ به‌ آنان‌ نبوده‌ بلكه‌ نوعي‌ «اسير داري» و بازسازي‌ اسراي‌ جنگي‌ بوده‌ است‌ كه‌ به جاي‌ جمع‌ كردن‌ اسيران‌ در پادگان‌ و اردوگاه، آنان‌ را ميان‌ رزمندگان‌ و خانواده‌هاي‌ مسلمان‌ تقسيم‌ مي‌كردند تا علاوه‌ بر آن‌كه‌ دوره‌ي‌ كارآموزي‌ و اصلاح‌ در جامعه‌ي‌ اسلامي‌ را گذرانده‌ و در پيشبرد امور جامعه‌ كمك‌ مي‌كنند، اداره‌ هم‌ بشوند و از فشارهاي‌ جسمي‌ و رواني‌ حبس‌ و اردوگاه، خلاص‌ گردند.

 

منبع


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۷ دى ۱۴۰۰ساعت: ۱۱:۵۱:۲۱ توسط:ستار يكتا موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :