دلتاس دلتاس .

دلتاس

حديث ثقلين - حديث ثقلين و عصمت

آراي دانشمندان فريقين دربارة اهل بيت(ع) در حديث ثقلين

در پاسخ فرمود: «تَسأَلِينِي عَن أَحَبِّ النَّاسِ كَانَ إِلَى رَسُولِ الله صَلَّى اللهُ عَلَيهِ، وَزَوجٌ أَحَبُّ النَّاسِ كَانَ إِلَى رَسُولِ اللهِ، لَقَد رَأَيتُ عَلِيّاً وَفَاطَمَةَ وَحَسَناً وَحُسَينَا جَمَعَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيهِ بِثَوبٍ عَلَيهِم ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أَهلُ بَيتِي وَحَامَّتِي فَأذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وَطَهِّرهُم تَطهِيراً: عايشه گويد: گفتم يا رسول‌اللَّه! أنَا مِن أهلِكَ؟ قَالَ تنحي فَإنَّكِ إِلَي خَيرٍ: يعني از من دربارة كسي سؤال مي‌كني كه محبوب‌ترين مردم نزد پيامبر(ص) بود و از كسي مي‌پرسي كه همسر محبوب‌ترين مردم نزد رسول خدا(ص) بود.

اكثر محدّثان اهل تسنّن آن را صحيح و متواتر دانسته‌اند؛ مثلاً احمد بن حنبل از پيامبر خدا(ص) با اسناد به زيد بن ارقم، صحابي معروف، چنين نقل كرده است كه زيد مي‌گويد: پيامبر خدا(ص) در غدير خُم، ايراد خطبه نمود و پس از حمد و ثناي الهي و پند و اندرز به حاضران، فرمود: «أَلاَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَنِي رَسُولُ رَبِّي عَزَّ وَجَلَّ، فَأُجِيبُ، وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ، أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ، فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ تَعَالَى، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ، فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللهِ، وَرَغَّبَ فِيهِ.

از اين رو، در لسان مبارك پيامبر خدا (ص) «اهل البيت» به معناي كاربرد شرعي در  نمونة اعلاي شايستگي انتساب به بيت نبوّت تنها بر افرادي خاص تطبيق شده است و به صورت اصطلاح درآمده است، به گونه‌اي كه هرگاه كلمة «اهل بيت» (و گاهي با افزودن كلمة «عترت») به كار مي‌رود، همين افراد به ذهن متبادر مي‌شوند؛ مانند «كِتَاب اللَّهِ وَ عِترَتِي اَهل بَيتِي» در حديث ثقلين، «مَثَلُ اَهلُ بَيتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ» در حديث سفينه، «اللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أَهلُ بَيتِي» در احاديث مباهله و كساء، «اَهُلُ بَيتِي أَمَانٌ لِاُمَّتِي.

 

حضور و عصمت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف از نگاه اهل سنّت با تكيه بر حديث ثقلين مقاله

روايت پيش‌گفته با الفاظ ديگر در فضائل‌الصحابة از زيدبن‌ثابت اين‌گونه نقل شده است: «حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا الأَسْوَدُ بن عَامِرٍ ثنا شَرِيكٌ عَنِ الرُّكَينِ عَنِ الْقَاسِم بن حَسَّانَ عن زَيدِ بن ثَابِتٍ قال: "قال رسول اللَّهِ: إنّي تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَينِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ ما بين السَّمَاءِ وَ الأَرْضِ أو ما بين السَّمَاءِ إلي الأَرْضِ و عترتي أَهْلُ بيتي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يتَفَرَّقَا حتي يرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ": زيدبن‌ثابت مي‌گويد: "رسول خدا فرمود: من دو چيز را به‌عنوان جانشين در ميان شما مي‌گذارم: يكي كتاب خدا، ريسمان كشيده‌شده در ميان آسمان و زمين، و ديگري عترت اهل‌بيت من است و اين دو تا هنگامي كه بر حوض كوثر بر من وارد مي‌شوند، هرگز از هم جدا نمي‌شوند"» (احمدبن‌حنبل، 1403، ج2، ص603؛ الطبراني، 1404، ج5، ص153).

برخي از مفسران اهل سنت و همۀ مفسران شيعه اين نظر را نقد كرده‌اند كه اگر منظور از اهل‌بيت در اين آيه همسران پيامبر باشد، مناسب بود كه همانند عبارات قبل و بعد، كه خطاب به آن به صورت جمع مؤنث است، در آيۀ ﴿إنَّما يُريدُ اللّه لِيَذْهَب عَنْكُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَيْت وَ يُطهِرَكُمْ تَطْهيراً﴾ خداوند به جاي ﴿عَنْكُم وَ يُطَهّركُم﴾ مي‌فرمود: ﴿عَنْكُنَّ وَ يُطَهِّرَكُنّ﴾؛ در حالي كه چنين نيست و خطاب در اين آيه به صورت جمع مذكر ﴿عَنْكُمْ وَ يُطهّركُمْ﴾ است و اين نشان مي‌دهد كه گفتار اين گروه درست نيست (طباطبايي، 1417، ج6، ص310؛ طوسي، بي تا، ج8، ص341). از آن جهت كه تا قيامت، انسان در كرۀ زمين وجود دارد و قرآن نيز بقا و استمرار دارد، بنابر محتواي حديث شريف، يك نفر از اهل‌بيت(ع) كه همانند قرآن از خطا مبرّاست، ‌بايد در كنار قرآن باشد تا مردم را در مشكلاتشان راهنمايي كند و آن‌ها را با اطاعت از خويش و قرآن به رستگاري برساند؛ پس تا روز قيامت و در هر زماني مي‌بايست يك رهبر معصوم از اهل‌بيت و عترت(ع) وجود داشته باشد.

 

منبع


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۸ دى ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۶:۵۵ توسط:ستار يكتا موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :