پناهندگي طرفداران سفياني - پناهندگي طرفداران سفياني به غرب
جامعه خبري تحليلي الف
اين روزها در يك رخداد بسيار عجيب مي بينيم كساني كه تا ديروز شعار نه غزه نه لبنان سر مي دادند و مخالف هرگونه فعاليت هاي منطقه اي جمهوري اسلامي بوده اند و با ژست جانبداري از منافع مردم ايران، سرنوشت مردم كشورهاي همسايه را بي اهميت برمي شمردند، ناگهان خرقه عوض نموده و در دفاع از مردم مظلوم افغانستان سينه چاك مي كنند و حكومت را شماتت كه چرا سربازان كشورمان را به مصاف نيروهاي طالبان گسيل نكرده است!. آيا ميدانيد چه دامي در افغانستان براي ما پهن شده و به جنگ اصرار مي ورزيد يا اينهمه اصرار فقط ناشي از جوزدگي و رسانه زدگي است!؟ عجيب است كه عاقبت دوستي آمريكا و افغانستان را مي بينيد و همچنان به دوستي رسانه هاي آمريكايي و انگليسي باور داريد كه با اشاره آنها اعزام مستشار به عراق و سوريه را تقبيح مي كنيد و با اشاره آنها ارسال نيرو به افغانستان را تجويز!؟ .
مگر شما نبوديد كه همواره يك تصوير افسانه اي از ارتش آمريكا و قدرت نظامي اين كشور مي ساختيد و در مقابل توان امنيتي و نظامي كشور خود را به سخره مي گرفتيد، پس چگونه است كه اكنون اصرار داريد نيروهاي مسلح كشورتان را به آوردگاهي بفرستيد كه ارتش ايالات متحده پس از بيست سال جنگ و صرف ميلياردها دلار، با شكست و فضاحت از آن فرار نموده است!؟. در عراق و سوريه حضور يافتيم چون خود مردمان آن كشورها سلاح برداشته و از ما هم استمداد طلبيدند، با چه منطقي بايد به افغانستاني برويم كه اكثر شهرها بدون هيچ مقاومت مردمي و بعضا حتي با ميل و رغبت تسليم طالبان ميشوند!؟ به افغانستاني كه هنوز ماهيت تحولات پيچيده آن و ميزان حمايت مردمي از طالبان، بر ما روشن نشده است.
مگر شما نبوديد كه سرنوشت ناموس به غارت رفته شيعه و سني و مسيحي و كرد و ايزدي عراق و سوريه را به خودشان مربوط مي دانستيد، اكنون چگونه است كه مي خواهيد به مصاف طالباني برويم كه به ظاهر هم كه شده بر احترام به ناموس و حفظ امنيت مردم افغانستان تأكيد كرده است!؟ . مگر شما نبوديد كه هميشه، فقط انشايي را خوب مي دانستيد كه ايران از روي دست آمريكا بنويسد، پس چرا حالا كه آمريكا با طالبان از در آشتي و درآمده و با ايشان مذاكره كرده، جمهوري اسلامي را بخاطر داشتن يك ارتباط حداقلي و نجنگيدن سرزنش ميكنيد!؟ . نگارنده همچنين اشاره كردم فرض برخي مبني بر اينكه طالبان متحول شده و تغيير كرده، قابل اتكا نيست و چه بسا پس از قبضه حكومت و در دست گرفتن قدرت، به اصل خويش بازگشته و رؤياهاي ايدئولوژيك مجدداً از درون آن بجوشد.
نگاهي به حوادث شام پيش از خروج سفياني و تحولات كنوني اين ...
طي ماههاي گذشته و با شروع انقلابهاي مردمي در خاورميانه ، دشمنان در سوريه نيز با تحريك معارضان و گروههاي تروريستي و تحريك همسايگان و رايزني با مخالفان ديرينه اين كشور ، اتحاد قدرتمندي براي سرنگوني رژيم سوريه تشكيل داده اند ، اما در اين ميان ايران اسلامي ضمن محكوميت اغتشاشات سوريه به حمايت از حكومت اين كشور برخواسته و حتي سوريه را خط قرمز خود اعلام كرده است ، انعقاد پيمان امنيتي مشترك بين ايران ، حزب الله و سوريه به خوبي نشان مي دهد كه ايران هنگام اوج گيري تحولات سوريه و وخامت اوضاع ، مي تواند از نيروي نظامي براي كمك به كشور دوست و همسايه ي خود استفاده كند و اين مسئله به خوبي بر پيش بيني هاي ذكر شده در روايات منطبق است و احتمال حضور نظامي ايران در سوريه را قابل درك مي سازد همچنانكه در اوائل دهه 60 اين حضور نظامي بصورتي محدود و با حضور نيروهاي سپاه پاسداران در سوريه شكل گرفت.
از سالهاي گذشته غرب تلاش زيادي به خرج داده است تا بتواند سوريه را از محور مقاومت و اتحاد با ايران و حزب الله خارج كند كه تا كنون اين تلاشها بي ثمر بوده است ، از آغاز بيداري اسلامي ، اين فشار و تلاش غرب براي تغيير رژيم در سوريه چند برابر شده و عملا بعد از مايوس شدن از فشارهاي ديپلماتيك و اين نام مجاز نمي باشد ، و تا حدودي تحريم هاي اقتصادي ، تجهيز گروههاي معارض داخلي و گسيل گروههاي تروريست به داخل سوريه را به دنبال داشته است ، اخيراً و با عدم كارآمد بودن شيوه هاي گذشته ، زمزمه هاي حضور نظامي غرب و ناتو در سوريه و فلسطين شنيده مي شود و البته اين موضوع در كنار درگيري چندساله غرب با حزب الله در لبنان كه اخيراً به نقطه حساسي نيز رسيده است و مي تواند حضوري نظامي را در پي داشته باشد ، قابل بررسي و تامل است.
برخي از تحولاتي كه براي تحركات تركها پيش بيني شده است به خوبي با هجوم قوم مغول و تاتار بر كشورهاي اسلامي خاورميانه قابل تطبيق است ، اما براي تركها در تحولات شام قبل از خروج سفياني مي توان دو نقش در نظر گرفت ، يكي روايتي كه بيان مي كند تركها در سوريه و اطراف شهر دمشق حضور دارند كه البته چندان قوي نيست و روايات ديگري كه بيان مي دارند تركها در جزيره كه مكاني است در حدفاصل عراق و سوريه و نزديك به قرقسيا حضور خواهند داشت كه علت آن آشكار شدن گنجي از طلا و نقره( و شايد نفت و اورانيم باشد) كه توسط رود فرات آشكار خواهد شد و چون در نزديكي خط مرزي سوريه و تركيه و عراق قرار دارد ، كشمكش شديدي را ميان نيروهاي مختلف از جمله تركها و سفياني موجب مي گردد كه در نهايت به جنگ بزرگ قرقسيا ختم مي شود.
برچسب: ،